حیاتبخش دلى، مژده خدا هستى
زلال خاطرهاى، بوى آشنا هستى
غروب سرد زمینم، زمینىام، اما
تو از سلاله نورى، ز ما جدا هستى
بیا که با تو دلم جان تازه مىگیرد
هنوز گرمى آغوش سرد ما هستى
پرنده دل من، از طلوع تا به غروب
در انتظار تو پر مىزند، کجا هستى؟
برگرفته از مجله پرسمان
تاریخ : جمعه 91/12/11 | 9:31 صبح | نویسنده : رهرو | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.